اَفلن :رييس قيافته
دُفُمن:اع! به جاي خروس باس مي گفتم طِلا
سِفُمن:خعلي هم دلت بخواد بت بگم ساقي...اسم به اين قشنگي!
ساقي ساقي ساقي
چاهلُمن:نحوه بيدار كردن جديد
آفريدند مرا تا که گدايت باشمسائل دائمي دست عطايت باشم
آفريدند مرا از تو بگيرم عصمتشيعه چشم و دل غرق عزايت باشم
تا خدا هست تو هم باقي بالله هستيمي شوم مثل تو گر ازشهدايت باشم
چون عزاي تو بقاي همه دين خداستآمدم گرمي اين بزم عزايت باشم
تو قتيل العبراتي که خدا فرموده:«اي حبيبم من الله بهايت باشم»
گر نشد زنده بيايم به حريمت مدديتا که مدفون شده در کرببلايت باشم
اشک ما تلبيه ماست به حل من ناصرداده اي اذن که اين گونه فدايت باشم
شدي آواره که اسلام نگردد تحريفکاش آوراه اين حکم ولايت باشم
جواد حيدري
قابل توجه جناب كعبه دل كه صبحاي جهادي بنده شخصن حنجره ام به فنا ميرفت باسه بيداركردنشون
هي :ريحان ريحان ريحان
بعد شوما اگه بخواين بياين باس بگم هي:
ساااااااااقي سااااااااااااقي ساااااااااقي
پستت منو ياد يه موقعي انداخت...
يادش خيلي بخير
من فهميدم که قدر ِ يه خروس هم بنده نيستم!
واقعا عجب حرفي بود ساقي جان..تکون دهنده بود!
تازه ما آدم ها به اين خروس ها مي گوييم بي محل.........
سلام.
سلام بر شما
مطلب خروسيه ي جالبي بود :)
خب همونطور که ميدونيد خروسا چند بار به فاصله زماني مختلف ميخونن که تو هر خوندني يه ذکري ميگن...
التماس دعا