• وبلاگ : نجواي شبانه
  • يادداشت : مسجد
  • نظرات : 3 خصوصي ، 22 عمومي
  • تسبیح دیجیتال

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
       1   2      >
     
    اشکال نداره ائمه به آدم نمي خندن!:دي
    خيلي باحال نوشتي. روده بر از خنده...
    پاسخ

    :دي
    :دي
    فرقي ندارن. کلهم نور واحد
    + باران بهاري 
    فرق ما و اونا همينه ديگه. جلوي اونا ضايع كني به روت نميارن ولي جلوي ما ضايع كني...
    پاسخ

    گاهي هم به روت ميارناااااا
    + باران بهاري 

    پاسخ

    ك و ف ت ه
    + شب‌گرد 
    توفيقي اجباري.
    :دي
    حالا منو بگو! حواسم سمت نجف کربلا اونورا بود، رفتم حرم امام رضا، به ضريحش نگاه ميکنم ميگم السلام عليک يا اميرالمونين! يه بارم يادمه به امام حسين ع سلام گفتم! :دي، امام رضا ديگه باهام کنار اومده فکر کنم ميگه اين دختره رو ولش کن؛ حواس درست حسابي نداره بنده خداااا :دي
    پاسخ

    اونارو ك نگوووووووووووووو ... يني اذن دخول ميخوندم برا حرم ارباب... ازونجايي كه عربيش شبيه مال امام رضاس يهو ميديدي دارم از امام رضا اذن دخول ميخام!! مشدم ك ميام چند باري به در حرم ك ميرسم ميخام سلام بدم ميگم السلام عليك يا ابا عبدالله!!!

    خيلي عاشقي...!
    + مرصاد 
    خير !
    کم سويي چشم
    چه خيالايي واقعا!! :)) :دي

    مسجدي باشيد و بمانيد انشاءالله


    :d
    خيال از کجا اومده بود حالا؟
    پاسخ

    آخه دومين بار بود ميرفتم مسجده بعد نميدونم چرا خيالم اينطور بهم ميگفت!!
    + مرصاد 
    در اين حد يعني ؟!
    پاسخ

    چي؟ سر به زيري؟


    خب اشکالي نداره. جاي دوري که نرفتي.

    امام حسين مي خواستن يه کمي هم با پسرشون صحبت کني!

    جاي دوري نرفتي که حالا...

    :دي

       1   2      >