• وبلاگ : نجواي شبانه
  • يادداشت : شهيد شديم رفت!
  • نظرات : 1 خصوصي ، 23 عمومي
  • درب کنسرو بازکن برقی

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
       1   2      >
     
    يه ده بيست تا دخمل نمونه عين خودت دنيا بيار تربيت کن تحويل اجتماع بده بعد خواستي بدو برو شهيد شو ... حيفي خو :((
    پاسخ

    اوووووووووه چ خبره؟!
    + هاتف 

    بابا ما چه کنيم که دلمون تنگه واسه ديدن شما؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
    پاسخ

    شما يه وخ ب ما بده خووووو
    بعد اينکه من عاشق حاج عبدالله والي و بشاگردم!
    فکر کنم سه چهار سال پيش اولين بار داستان رفتنشون به بشاگرد رو خوندم!
    اصن از اون موقع شيفته شخصيتشون شدم!
    ايشالا بعد از 90 سال شهيد شي
    گفته بودم چقدر جهادي نوشت‌هات رو دوست دارم؟
    پاسخ

    من كلن پستاي تو رو دوس دارم:)
    + كعبه دل 


    خيلي باحال بود :دي

    آلو ميخام ..............

    ميگم اونجا نوشته شهيده ساقي کريمي؟:دي
    پاسخ

    اوهوم
    + منم ديگه 
    هععيييي
    يادش به خير...
    يعني ميشه بازم بريم
    رو پاکتِ تفألِ من عکسِ شهيد بابايي خورده بود.
    اين گل محمديا رو با عاطيناز خونه ي رئيس با چسب حرارتي چسبونديم.بعد با منتظر کادو ها رو کادو کرديم و بعدش رفتيم بالا خونه ي خانم شفيعي و ناهار مهمون ايشون بوديم.
    آلو ها به سفارشِ اکيدِ من و زهرا.نون جوني بوداااا
    اردوي قم(بهمن ماه)رو يادته که، سفارش آلو...
    من و زهرا نون جوني درماني مي خورديم، بقيه به جهت عشق و حال. ديديم کلکش کنده ميشه ديگه دست از تعارفات سه باره به جهادگران محترمه کشيديم
    راستي يه خاطره ي با حال تو همين مايه ها دارم، حتماً واسه بخش مستند ميدم که در صورت صلاح ديد استفاده بشه.نظر مثبتت رو در موردش اعلام کن


    پاسخ

    بعله خودم جسب زدم و سفره ناهارو آماده کردم... / چ خوبم خبر داري مستند رو انداخته گردن من:)))))
    + الينا 
    واسه آلو ها حالت بد شد يا کلا حالت بد بود؟
    من يادمه يه بار اينقدر خوردم صبح که از خواب پاشدم نشستم نمي تونستم بشينم ميوفتادم زمين :))))))

    پاسخ

    كلن بد بود.... نخوندي از اول خاطرات جهاديم؟
    چراشو از فردي!!كه هر دفعه باهم دعهواااا داريم بپرس ...
    باااااشه كي ميرين:دي
    پاسخ

    ز.نوووووووووووون بيا جواب اينو بده :دي

    سلام. بله شکر خدا تموم شد. ممنون. لطف کردين. به اميد خدا. محتاج دعائيم.
    پاسخ

    سلام...
    خب شکمو نباش خواهر من:دي
    سلام....
    پاسخ

    سلام... من حالم بد بود از اول سفر:)

    سلام اي شکموها !!!!!خوب نباتي خرمايي چيزي مي خوردين خوب بشين.....(بي تجربه ها)ساقي کجا اردو بودي؟....ما رو از طرف اداره همسر گرامي مي خواستن ببرن مشهد L(((((((((من بخاطر امير علي که ميره مدرسه نتونستم برم.تا وقت داري برو اردوJ)...راستي شهادت لياقت مي خواد .شهيد شدي برا منم دعا کن شهيد بشم.:)


    پاسخ

    سلام... خورديم خب:)) منطقه بشاگرد استان هرمزگان... خب ميذاشتي پيش كسي بچه رو:دي
    + zaveh 
    سلام...
    ...انشالله به زودي در رکاب آقابرسن به آرزوشون آرزومندا.
    پاسخ

    سلام...
    سلام
    چه خاطره ي ترش و غير شيريني ، خداروشکر که به خير گذشته.
    من خيلي دوست دارم اردوي جهادي برم ولي تا الان که نشده:(
    پاسخ

    سلام... ايشالا ميشه
       1   2      >