وا بسم الله...

شيريني اون مدلي هم شايد :دي

بعدشم بابا خير سرم آخوند آخوندزاده م ديگه :))))

سلام وبلاگ خوبي داريد.
يه سوال فني : قالب وبلاگتون رو کي طراحي کرده ؟
منتظرم دوست عزيز !!!!

سلام
هيسسسسس
اجرکم عندالله...

واي الان ازم دعوت کردي بيام خونه تون؟...... من که پااااااايم......

الاکلنگ بازي رو نصفه شب ميريم که کسي نباشه...حاج آقا رو هم مي فرستيم برن بستني بخرن....

تو جواب بسيجي گفتي نظرشون وقتي قبوله که يا روحاني باشن يا همسر روحاني

قهر نکن ديگه :|

سلاااااااااااااام ساقولي عروس......
خوبي؟....دلم برات تنگوليده بود..... مخصوصا شيريني هايي که هنو بهم طلبکاري

به به.....ميبينم بالاخره اين وبلاگ از پکيدگي در اومد.....
خيليييييي کار خوبي کردي که باز مينويسي.......

من نظرمو در مورد سه پست قبلي تو همين جا مينويسم.عب نداره که؟
خيليييييييييييييييييييييييييي کار خوبي کردي که حاجي رو راضي کردي با هم برين پارک....مي فهمم چي ميگي دخي..... اصلااااااااااااا ناراحت نباش..... بازم يه وقتا حاج آقا رو راضي کن که يه کار هيجان انگيز و متفاوت انجام بدين...واسه نمازگذارا هم بهتره، قدر حاج آقا رو بيشتر ميدونن....البته يه کم زودتر تصميم بگير يکي ديگه نماز رو برگزار کنه...مثلا يکي از بزرگاي محل ...حتما که نبايد هميشه امام جماعت روحاني باشه......

لازم هم نيست به کسي پاسخگو باشي....صلاح زندگيتو بهتر از همه ميدوني....دوستان هم البته نظرشون رو ميگن...تو که نبايد ناراحت بشي...کسي هم از تو توضيح نميخواد عزيز جان....بروووووووووو خوش باش....

اصا دفه بعد منم خبر کن تا با شما و همسر گرام بيام پارک....با هم الاکلنگ بازي هم ميکنيم خوبه؟.....

به نظر من مثلا پست علاج قيافه گيري پست واقعا خوبي بود
چون نشون داد که يک روحاني چقدر به همسرش اهميت ميده
توجه به همسر و خانواده که تو اسلام هم خيلي بهش تأکيد شده
وقتي تو مينويسي که يه طلبه چقدر تلاش ميکنه تا يه کاري کنه همسرش از ناراحتي بيرون بياد به نظر من خيلي قشنگه
چيزهاي قشنگ زيادي توي اون پست وجود داشت که بقيه بايد ياد بگيرن!

ساقي نمي دوني چقد ذوق کردم وقتي ديدم دوباره داري مينويسي
نوشتن خواسته هاي همسر يک طلبه جيز بدي نيست
زندگي واقعي هم خوبي و خوشي داره هم سختي و مشکلات
وقتي تو از هر دوي اين ها بنويسي کسي نميتونه انتقاد کنه
فک نميکنم تو زندگي کسي همه چيز ايده آل باشه
خواهش ميکنم نگو که دوباره ميخواي بري

سلام ساقي بانو

پستهات رو خوندم، ولي خب خاموش بودم طبق معمول
پست قبل رو توي پلاس ديدم كه حاج آقا مصطفا شير كرده بودن.
با پايين آوردن كركره موافق نيستم.
اتفاقا وقتي اين چيزها رو بنويسي زواياي ديگه اي از زندگي طلبه ها روشن ميشه كه براي من ِ آدم معمولي خيلي جالب و تاثيرگذاره.
پستهاي آقاي سيدنژاد و خود حاجي مصطفا و آقايون طلبه هاي ديگه رو توي پلاس حتما ديدي خودت
تا قبل از اون من واقعا يه مدل ديگه فكر مي كردم.
واقعا فكر مي كردم طلبه ها از مريخ اومدن!!

پس بنويس بانو.
بنويس از دلتنگي هاي كوچيك دل همسر يه امام جماعت.
بنويس از رفتار با خانواده ي طلبه ها و روحانيون.
بذار اين جو بدي كه عليه روحانيت و طلبگي وجود داره از بين بره.
بذار اون هم لباسهايي كه گاهي نادانسته و ناخواسته چهره خشني از اسلام نشون دادن، كارهاشون كمرنگ بشه در مقابل خوبيهايي كه خيلي از طلبه ها دارن..

بنويس ساقي بانو ..
از نظر من اينه كه اگه ميخواي همگام و هم قدم با همسر طلبه ت، گامي در تبليغ اسلام واقعي انجام بدي، از همين نكات و ظرايف بنويس ..

هميشه ي هميشه در كنار هم شاد و خوشبخت باشين

اولين باره اومدم اينجا. به نظر من خوب نيس به ننوشتن فکر کردن.
لينکتون مي کنم به اميد اينکه بازم بنويسيد و من بخونمتون.
بروزم سر بزنيد.

طلبه ها از مريخ نيامده اند ...

ب اونا بگو نخونن، چرا تو ننويسي؟

هر چي بيش‌تر زندگي خودتو در معرض قضاوت بذاري، بيش‌تر اذيت مي‌شي و حرفاي سنگين و غيرقابل هضم مي‌شنوي ...

بهههع الان همونايي که دلت گرفته ازشون، فک ميکنن کم آوردي!!!