میری مسجد و به خیال خودت (این خیال از کجا اومده خدا میدونه!) اسم مسجد، امام جواد علیه السلام هست... اذان که پخش میشه سرتو میذاری روی مهر و با آقا حرف می زنی و اینا...
نماز که تموم میشه چشمت به اسم مسجد می خوره که نوشته شده: مسجد سید الشهداء !!
ساقی رضوان قلبم درون سینه نجــوای شبــانه می کند*
دل تنگی و اندوه اشکم را روانه می کند*
یک قطره اشک از لب پلکم گریز می زند*
آخر دلم دائم تو را بهانه می کند