سفارش تبلیغ
صبا ویژن

ساقی رضوان ( پنج شنبه 91/10/28 :: ساعت 11:48 صبح)


عمه بودن حس ِ شیرینیِ

منم که تواناییشو دارم در حدِّ چی!

ولی دستم دوره از ریحون و ... برا همین منم گاهی میشم عمه ی دیگرون... تقصیر خودشه:|

همیشه عکسای خانم فاطمه رو میدیدم و دلم غنج میرفت از دیدنش...

خدا قسمت کرد و از نزدیک هم این بنده پاکش رو دیدم...

همچین به من میگفت عَــــــمّــــــ َ  انگار سالیانه ساله با هم بزرگ شدیم!


پ.ن: ازونجایی که خارشوور بازیم گل کرده بود بعد از هر عکس که ازش مینداختم هی میزدم تو سر مامانش که تو بلد نیسی عکس بگیری و همش تاره و اینا... عکسای خودمو تو سیستم که دیدم دقیقن این شکلی شدم:|||||||| بسکه این وروجک تو همشون حرکت کرده بود و تار شده بود!






سفارش تبلیغ
صبا ویژن