از شوخي که بگذريم اولا عسکت خهيلي خشنگه، دوما کاش برسه اون روزي که يخ وجودمون بشکنه با گرماي آفتاب اوني که هممون منتظرشيم. سوما اون آدمايي هم که گفتي يه موقه ها يه طوري دل ميشکنن و بعدش يه طوري حق به جانب رفتار ميکنن و نقش بازي ميکنن که به خودت ميگي نکنه من دل اونو شکونده ام
و اما چهارمن: قربون دل کوچيک و مهربون دوست گلم برم که اينروزا انقدر بارونيه و ديگران هم باروني ترش ميکنن. خوبه که گاهي دل باروني شه اما بذار واسه اوني بباره که ارزش داره.