سلام
دلم بدجور گرفته بود نوشتتون بهونه خوبي بود براي....
مي فهمم حرفتون رو......
منم تو يه وضعيت مشابهم.......انگار وقتي ميخورم زمين مي چسبم به آسفالت کف خيابون.....انگار آسفالتش منو ميکشه تو خودش.....
و خدا....نميدونم.......بعضي وقتا حس ميکنم ازم نااميده....فقط نگام ميکنه که ببينه من هموني بودم که هميشه ادعا ميکردم؟؟!!!! يا همش حرف بود؟
و امان از وقتي که آسفالت مثل يه مرداب غرقت ميکنه!!!!!!
پ.ن: شايدم منظورتون اين نبود....... نميدونم
سلام عزيزم
چي شده گلم؟ چرا داري به امتحان هاي الهي خرده ميگيري؟
ميدوني خدا دوست داره ما رو هي ميخواد جلوش کم بياريم و سر تعظيم فرود بياريم. خب ديگه اين چيزها يه رسمه بين عاشق و معشوق.
چرا فکر ميکني نبايد بخوري زمين؟
چرا فکر فکر ميکني خدا بنده زخم و زيلي شو دوست نداره!؟
چرا فکر ميکني سالم و تروتميزو بدون زحمت و سختي بايد بري پيشش؟
زرنگي ها؟؟؟؟
سلام گليهمييييشه سر پا باشي ايشالااين دفعه من زودتر از تو اومدم..دررست شد اون..رااهنمايي کرديا ولي واضح نگفتي:دي..با هيستوري مشکل حل نميشد
ميدوني از پارسي بلاگ پرسيدم گفت کش مرورگر رو ديليت کنم کلاا..اونجا از يه جا ديگه پاک کردم درست شد...
شمام دعا کن..:**
سلام....
ببين ربطي به راه رفتن نداره...
بابا خدا ميخواد خاکيت کنه تا مثل بقيه نشي...
خوردي زمين ؟ بگو يا علي...
سلام ساقي جونوااااااااااااااااااااي چه دوستت داره خدا ...ميخواد ببينه چقدر به حرفت عمل ميکنيميخواد ببينه وقتي ميگي دوسش داري واقعا راست ميگي ميخواد راه رفتنو ياد بگيرياشکال نداره زخم و زيلي بشيبچه هاي نو يا هم همش زخم و زيلي ان و هي مي افتن اينا اول کاره ...بعدش چنان بدو بدو ئي کني که کسي به گرد پات نرسه ...هر وقت خوردي زمين يه ياعلي بگو و پاشو گرد و خاکا رو بتکون و دوباره ادامه بده ...:) خوش به حالت ... خدا داره بهت راه رفتنو ياد ميده ... من هنوز تو قنداقم .......