• وبلاگ : نجواي شبانه
  • يادداشت : زخمي!
  • نظرات : 8 خصوصي ، 24 عمومي

  • نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + خانوم خانوما 

    مي فهمم حرفتون رو......

    منم تو يه وضعيت مشابهم.......انگار وقتي ميخورم زمين مي چسبم به آسفالت کف خيابون.....انگار آسفالتش منو ميکشه تو خودش.....

    و خدا....نميدونم.......بعضي وقتا حس ميکنم ازم نااميده....فقط نگام ميکنه که ببينه من هموني بودم که هميشه ادعا ميکردم؟؟!!!! يا همش حرف بود؟

    و امان از وقتي که آسفالت مثل يه مرداب غرقت ميکنه!!!!!!

    پ.ن: شايدم منظورتون اين نبود....... نميدونم

    پاسخ

    چرا تا حدي همين بود:(