وبلاگ :
نجواي شبانه
يادداشت :
گشاده دستي...
نظرات :
4
خصوصي ،
30
عمومي
پارسي يار
: 2 علاقه ، 2 نظر
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
zaveh
سلام...
...اتوبوس شلوغ بود آقايي که کنار من توايستگاه ميخواست سواراتوبوس بشه از هرچي هنر سخنوري و...بلد بود استفاده ميکرد تا مردم يه خورده جاباز کنن وبتونه سواراتوبوس بشه...
تو اتوبوس بوديم چند ايستگاه بعدهرچي مردم از پايين التماس ميکردن که آقايون يه خورده جابجاشين تنها کسي که ازجاش تکون نميخورد همون آقا بود!
پاسخ
سلام... دهان هايشان هم متفاوت است...