سلام بر شما
ببخشيد اين خاطرات مربوط به سفرهاي جهادي هست؟ درست متوجه شدم؟
بعد اونجا چيکار ميکرديد؟ تدريس، مربي گري؟ کمک رساني؟
چند روزه بود؟ از کجا ثبت نام کرديد؟
از فنچ به هاتف.خيليييييييييييييييييييييييييييي التماس دعا.زير قبه الحسين يادم کن.مداحتونم روضه ي باز خوند،ياد روضه هاي من توجهادي بيافت.
مرضيه تو راه ميگه دلش تنگه برامون.تو قطار ِ.منتها تنها،بدون ما:((((
آخي، رفتي جهادي ...منم دلم ميخواد :(
التماس دعا
آجي امروز عازم مسابقاتم
دعام ميکني؟
يا دلگيري؟
. . .