وبلاگ :
نجواي شبانه
يادداشت :
تولدت مبارك اربابم
نظرات :
4
خصوصي ،
40
عمومي
پارسي يار
: 4 علاقه ، 12 نظر
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
منتظربهار
ي بار ک خعلي اصرار کرد ک خودت غذا درست کن برام و من واقعا وقت نداشتم و بايد ميرفتم دانشگاه، رفتيم رستوران. نسبت ب رستورانهاي قبلي ک رفته بوديم خيلي ارزون تر شد غذامون. ب شوخي مخاطب خاص صورتحسابو انداخت تو کيفم و گفت: برو ب مادرزن جانم نشون بده تا ببينه ک دخترش چ خرجايي رو دستم ميذاره تازه خوشاله ميگه اينبار ارزون شدا!! :))
بعدشم رسوندم دانشگاه. آقا اين دوستاي ما هم تا ميفهمن مخاطب خاص اومده ها و تازه منو رسونده دانشگاه تموم کيفمو ميگردن ببينن اينبار چي بهم هديه داده!!
دست بر قضا يکيشون صورتحسابو با اينکه من گذاشته بودم لاي کتابم پيدا کرد!! يني تا عصر ک ما دانشگاه بوديم ب همه نشون ميدادن ميگفتن مرفه بي درد ک ميگن اين خانمه!! ببينيد چ غذاهايي با مخاطب خاصش خورده و کجا رفته رستوران و پولش چقد شده!
:)))))))))))
آآآآآآآآي خنديديم اون روز
پاسخ
اي بابا مگه من نگفتم از خودت دفاع نكن؟؟؟؟؟؟؟؟؟ خو اينا چيه ميگي ؟؟؟؟؟؟؟؟؟نميگي يكي دلش ازين رستورانا ميخاد؟ دهعععععع... نميگي يكي دلش ازون هديه ها ميخاد؟:دي