
اومدم ببينم لحظه ي عاشق شدنو
به دلم افتاده بود صدا زدين آقا منو
دل تنهامو آوردم با يه دنيا دل خوشي
کمتر از آهو که نيستم، ميشه ضامنم بشي؟
اومدم همسايه هاي پاپرت رو دون بدم
دلمو رو دست بگيرم تا بهت نشون بدم
روبه روي گنبدت سجده کنم، سلام بدم
خسته نيستم اگه من از راه دوري اومدم
روبه روت بي اختيار دوباره زانو بزنم
ميون گريه بگم غريب و دربه در منم
تو رو شاهد بگيرم تا با خدا حرف بزني
مي دونم که دست رد باز به سينم نمي زني
مي دونم شفاعتت بي منته، زبون زده
به همين اميد دلم به مشهد تو اومده
تو که اسمت با غمه نقاره ها روي رواست
همه ي صحن طلات رد پاي فرشته هاست
دست خالي هيچ کسي از در خونت نمي ره
بيا رضا رضا مي گم تا قلبم آروم بگيره