• وبلاگ : نجواي شبانه
  • يادداشت : مدينه شهر پيغمبر...
  • نظرات : 7 خصوصي ، 25 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    وقتي دل ادم از يه جايي كه يه مدت نزديكه دور ميشه ديگه ناخوداگاه زبونش نمي چرخه نمي تونه حرف بزنه نمي دونه چي بگه چطوري بگه
    نه اينكه نخواد بگه
    اما شايد يه كمي .... اون جادهه هنوزم دو طرفست هنوزم جواب اون مسيجاي مهربونو مي خواد بده مي خواد بگه اما ... شايد به خاطر ترافيكه به خاطر اتفاقاي سبز و سياه اين مدت كه تو دلش افتادن
    اما تو به دل نگير
    پاسخ

    اتفاقاي سبز؟؟؟؟؟؟؟؟؟سياه؟؟؟؟؟؟؟؟؟يني چي؟؟؟؟؟؟:-اس