حکايت چله نشيني من از هموني شروع شد که ديشب!
با يه صلوات کوچولو و يه سوال از طرف يه دوست عزيز که نميخاستم بگم نه(پرسيدي شرکت ميکني يا نه که من هم نگفتم نه!) اما بعد که ديدم منهاي اون صلوات و شهدا يه دعاي دسته جمعي هم هست _هر روز براي يه نفر_ خوشم اومد و اين طوري چله نشين شدم!
نه خانم مهندس! به خودت نه به من شک کردي!