يادش بخير . سال 68 من 9 سالم بود برا اولين بار رفتيم خرمشهر . البته با چندتا خونواده ديگه و با کلي مجوز عبور . بعدش که زندگي تو خرمشهر شروع شد باچندتا از دوستان رفتيم شلمچه . هنوز هيچي نساخته بودن . تو ايام عيد 10 روز باز کرده بودن اونجارو برا بازديد . خيلي حال کردم . هنوز مزش زير زبونمه . بار سوم با بچه هاي مسجد حضرت زينب (س) سه راه خرمشهر اهواز رفتيم .يه اردوي سه روزه - هويزه - سوسنگرد و خرمشهر .اينبار شلمچه مثل قبل نيود . پر از چادر و نمايشگاه و عکس بود . خداييش زمين خالي حالش بيتر بود . نمدونم چرا اما احساس کردم . . . . . . اونجا تا تونستم گريه کردم . بخصوص تو خرمشهر قهرمان .
آخرين سفر باحالمون حدود 7 سال قبل بود که رفتيم فکه . فکه يعني سکوي پرواز . فکه يعني ميخانه عشق . عشقي به همه خوبي ها . خدا کنه ديگه بهش دست نزنن .
کيش مهر http://kishemehre.blogfa.com