• وبلاگ : نجواي شبانه
  • يادداشت : شرحه شرحه از فراق
  • نظرات : 3 خصوصي ، 38 عمومي
  • پارسي يار : 2 علاقه ، 1 نظر

  • نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + قل سايه 

    عليک سلام ...

    ميگم حيف شد بساط چيني بند زني برداشته شد وگرنه شما خوب چيني بند زني ميشديا...

    دلمان شکست اما الان جوش خورد...

    خوب بود توضيحاتت هر چند کلام گويا نيست گه گاهي چون الان ..

    خب من چون خودم اصلا مشتاق نيستم برام اين سوال پيش اومده بود ديگه ..

    خب راستش نه من طالب مشهد رفتن هم نيستم ... آخرين باري که فرصتي پيش اومد براي رفتن چند ماه پيش بود که به بهانه برنامه نامنظمي که داشتم نرفتم ...بهانه بود وگرنه اگه واقعا مشتاق رفتن بودم يه جابجايي کوچولو لازم بود...آخرين باري هم که رفتم همون باري بود که با دانشگاه با هم رفتيم خب راستش چون تنها برنامه سفري بود که بعد از مدتها ميتونستم برم اومدم هر چند ترجيح ميدادم صرفا يه سفر تفريحي باشه نه زيارتي!

    حالا شايد بيشتر متوجه علامت سوالام شده باشي...

    پاسخ

    هوم؟!!!!!!!!!!!!!!! ميدوني... انقد درگير كار شدي كلا يه نموره از خودت فاصله گرفتي! برگرد به خودت خب! هي من ميگم ول كن اين كارت رو گوش نميدي:دي تو بايد يه سفر اول بري جنوب! جدي ميگم! برو بيا بعد شايد يه كم فقط يه كم ها بيشتر قول نميدم از علامت تعجبات كم شد:ديييي