• وبلاگ : نجواي شبانه
  • يادداشت : دردِ بي مادري
  • نظرات : 19 خصوصي ، 57 عمومي
  • تسبیح دیجیتال

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + ديوونه غربتي! 

    خدا! ز سوز دلم آگهى، كه جانم سوخت

    دلم ز فرقت ياران مهربانم سوخت

    هنوز داغ پيمبر به سينه بود مرا

    كه مرگ فاطمه ناگاه جسم و جانم سوخت

    اميد زندگى و، يار غمگسارم رفت

    ز مرگ زودرسش قلب كودكانم سوخت

    دمى كه گفت: على جان! دگر حلالم كن

    به پيش ديده ز مظلوميَش، جهانم سوخت

    به حال غربت من مى گريست در دم مرگ

    ز مهربانى او، طاقت و توانم سوخت

    گشود چشم و سفارش ز كودكانش كرد

    نگاه عاطفه آميز او، روانم سوخت