• وبلاگ : نجواي شبانه
  • يادداشت : چادر نمازم...
  • نظرات : 3 خصوصي ، 43 عمومي
  • پارسي يار : 5 علاقه ، 17 نظر
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
       1   2   3      >
     

    آخيييييييييييييييييييييي......
    ساقي حرمي که ميگي کجاست؟!
    پاسخ

    چهار راه مولويه :) امام زاده چهل تنان

    سلام.
    چه جالب....
    دقيقا ما هم 27 رجب اونجا بوديم، مدينه، و دقيقا هم همونروز روز وداع از مدينه بود.... البته سال 86

    يادش بخير..... :((
    دلم خيلي مي خواد بازم برم....
    کاش...

    پاسخ

    سلام... اوهوم :(
    + غزل ناخوانده 

    سلام ساقي جان

    خوش به سعادتتون ،واسه ما هم دعا کنين که انشالله يه روز نصيب ما هم بشه....

    موفق باشين...

    يا حق ....

    پاسخ

    سلام.. غرل؟؟ نميشناسما!
    سلام
    سه سال پيش اگه مي‌بوديد اينجا حتما زيارت قبولي مي گفتم !

    خوشا به سعادتتان.
    انشاءالله دوباره قسمت شود....
    عيد بر شما مبارک
    پاسخ

    سلام... بودم... سفرنامه حج كنار وبلاگم گواهه كه بودم..
    + نفس 


    با اجازه من يه اظهار نظر دارم در مورد اين پستي که آقا مهدي، 2تا نظر پايين تر از من، نوشتند

    من فکر ميکنم شايد از اين جمله توي پست شما ناشي شده که نوشتي: چون وقتي يادم مياد از مدينه گرفتمش تمام خاطرات شيرين همون روزا يادم مياد

    چون ايشون توي پست خودشون تاکيد داشتند چادر از مدينه و کفن از کربلا و من احساس ميکنم چادر از مدينه يه ربطي به مصائب حضرت فاطمه (س) داره و کفن از کربلا يه ربطي به ارباب بي کفن مون داره و ربط اينا به اينه که نوشتي خاطرات شيرين...

    اينها تحليل من بود که البته بازم فکر ميکنم ايشون اشتباه برداشت کردند از حرف شما

    اگه فهميدي منظورشون چي بود به منم بگو لطفا :)

    پاسخ

    نميدونم وال لا! جواب كامنتمو ندادن هنوز!
    + نفس 


    چقد تو مهربوني!

    از اين به بعد ميشي خاله ساقي مهربون

    ممنون خاله ساقي مهربون :*

    پاسخ

    بح بح! عمه كه بوديم خاله هم شديم :))
    سلام- امروز بيست و هشتم رجب سالروز حرکت کاروان حسيني از مدينه به مکه است ان شاء الله بزودي کربلايي شويد. با «آيات قرآن در گلستان سعدي» بروزم نقادانه ببينيد و نظر دهيد .موفق باشيد
    پاسخ

    سلام...

    سلام ساقي رضوان گرامي...مطلب جديد وبلاگم رو از چادر نماز شما گرفتم....آدرس وبلاگتون رو هم گذاشتم تو متن....التماس دعا
    پاسخ

    سلام... فك ميكنم پست منو يه جور ديگه متوجه شديد شما...
    + نفس 


    آخييييييي

    خوش بحالت...

    خيلي خوش بحالت...

    کجاي بازار؟ اسم امامزاده چيه؟؟؟

    من دارم ميام تهران

    پاسخ

    واي راس ميگي؟؟؟ بيا خودم ميبرمت! :)
    حسن پور

    با تشکر از وبلاگ بسيار خوبتون التماس دعا تو اين حال و هواي خوبتون ما را فرا موش نکنين از آقا بخواي دست ما را هم بگيره الهم عجل لوليک الفرج

    سلام
    خوش به سعادتتون
    ما انقد بي لياقتيم که هيجا رامون نمي دن...
    التماس دعا

    پاسخ

    سلام... اون جهادي هايي كه شما رفتيد هنوز ما رو راه ندادن!!!

    سلام ابجي خانوم!

    داغ دلمو تازه كردي... يادم نميره شب اخري كه توي مدينه بوديم...

    بچه ها رو به زور از روي زمين مي كندن!!! هيچ كس دلش نميومد بره از اونجا! چه حالي داشت... نماز اخر توي مسجدالنبي...

    ان شااله اين دفعه واجب قسمت بشه ابجي!

    ياعلي والتماس دعا

    پاسخ

    سلام... واجب ادم بايد مستطيع باشه كه ما حالا حالاها اينطور كه بوش مياد مستطيع نميشيم!

    سلام بزرگوار ...يه مطلب در مورد اين مطلب تون نوشتم تو وبلاگم...بيايين خوبه...التماس دعا

    www.pareparvaz58.parsiblog.com

    پاسخ

    سلام...
    سلام، عيدتون مبارك،
    التماس دعا

    پاسخ

    سلام
    + خانوم خانوما 

    نه اين درسته؟ نه جان من درسته؟

    اين درسته که يه خاله ي بنده خدايي داره تو امتحاناش غرق ميشه و خير سرش داره درس ميخونه، بيان زير آبشو بزنن!!!! نه اين رسته؟

    حالا پيش هرکي هم نه، پيش خواهر زادش!

    نه اين درسته عمه خانوم؟ درسته که ابهت منو پيش خواهر زادم زير سوال بردين؟ نه اين درسته؟

    من ابهت بر باد رفتمو از کجا پيدا کنم؟

    پاسخ

    زير آب؟؟؟؟؟؟؟ من؟؟؟؟؟؟؟؟ نه اشتباه فهميدي خاله! من ابهت خودم رو پيشش نشون دادم! وگرنه كاري با ابهتت نداشتما!:دييييي
       1   2   3      >