چه روايتي.
مبارک باشد ان شا الله.
اميد که بتوانيد همراه با طهارت حسن زاده ها و زير سايه صمداني حضرت آقا علامه حسن زاده و شاگردان ايشان و ولايت عشق الهي زندگي کنيد. چه خوش رضايت داديد و چه نوراني بسم الله گفتيد. ياد تفسير بسم الله افتادم! مبارکتان باشد بانو!
..........
غمي به گرد دلم جلو‌ه‌گر شده که نشان از آمدن پاييزي ست که در و ديوار دلش را نم گرفته، صداي آوازش را غم گرفته. پاييزي که همه درد است و همه داغ است و همه عشق است و همه سوز. همه در هم گذرد هر مه و هر سال و شب و روزش. کَت کؤشنين پاييزلارى ، يازلارى?، ?بير سينما پرده سى دير گؤزوْمده?، ?تک اوْتوروب ، سئير ائده رم اؤزوْمده?... . نشانه هاي پاييز را در گوشه کنار شهر گاهي مي شود ديد. برگ ها آرام آرام زردي مي گيرند و درخت ها فشار خونشان پايين مي آيد و رنگ از رخسار شاخساران و برگ هاي عطشان مي پرد و ندا مي آيد که خزاني دل تنگ در راه است... .
.
.
.
اين بار با يک پست شديدا طولاني ضيافتي در خانه مان برپاست؛ پستي که با واژه شمار word؛ شامل: 2249 کلمه، 8511 کاراکتر بدون اسپيس، 10856 کاراکتر با اسپيس و 79 پاراگراف و 343 خط است. يک گالري با 19 تصوير متفاوت. يک دو بيتي. روايتي از نون و القلم. روايتي از پاييز، غزلي از حضرت شمس، رباعي اي از جليل صفر بيگي، مقدمه ي کتاب 18 ساله گي شخص خودم! ، 6 تابلو با تصاوير متفاوت از منطقه اشکورات، غزلي از حامد عسکري عزيز، جمله اي از منطق حيات فرانسيس جاکوب، چند نقل قول از کورت وانگات، آدولف پوتمان، جناب آئين، علي صفائي حائري، اثري از مولايم مولانا جلال الدين، غزل از کاتب اين سياهه بهنام هديه به آستان مقدس حضرت رضا، روايتي از داستان زندگي ظاهري و باطني و دنيا و باقي مسائلش به قلم کاتب اين سياهه ها، پي نوشتي پر از سلام سبز و سرد و بي کران و نهايتا يک عده پيشنهاد. بوسيدن روي ماه، نمايشگاه نقاشي شبنم منادي‌زاده، ماهنامه‌ي 24، ماهنامه‌ي داستان، کنسرت گروه کامکارها، نمايش ايراني به صداي زمين گوش کن، نمايش ايراني ديوار چهارم و اجارتا 2 پي نوشت!
.............
منتظر ردپاي عبورتان و گرماي حضورتان به رنگ نارنجي برگ هاي پاييز هستم!
ارادتمند.
بهنام.ج