مي ترسيد كه ندايي برآيد كه لالبيك و لا سعديك...
تو بنده نبودي و بندگي نكردي...
مي ترسيد اما چيزي ... صدايي ... نوايي او را اميد مي داد...
ان الله يغفر الذنوب جميعا...فتوبوا الي الله...ان الله يحب التوابين و يحب المتطهرين...
و آرام آرام لبيك گفتن آغاز كرد...
لبيك...اللهم لبيك...