...
مي سوزم از فراقت روي از جفا بگردان
هجران بلاي ما شد يا رب بلا بگردان
مه جلوه مي نمايد بر سبز خنگ گردون
تا او به سر در آيد بر رخش پا بگردان
....
اي نور چشم مستان در عين انتظارم
چنگي حزين و جامي بنواز يا بگردان