• وبلاگ : نجواي شبانه
  • يادداشت : چادر غريبم!
  • نظرات : 18 خصوصي ، 103 عمومي
  • تسبیح دیجیتال

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + م ح 
    سلام.من هم دانشجوي پزشکي هستم و جزو رتبه هاي 1 تا 10 کنکور تجربي. وارد دانشگاه شدم اما چادري نبودم. حدود آبان ماه تصميم گرفتم چادري بشم.خيلي فکر کرده بودم.به فلسفه وجودي چادر.با خودم گفتم تا الان به لطف خدا هميشه سعي کردم بهترين باشم.پس چرا حجابم بهترين نباشه... تاج بندگي و يادگار مادرم زهرا رو انتخاب کردم.مسخره کردن هاي پسرهاي جوان فاميل شروع شد. داداش زنداييم به زن داييم گفته بودن به فلاني بگو اين چادر چيه انداختي رو سرت ميخواستيم به دوستامون نشون بديم تورو اما الان با اين چادرت آبرومون رو ميبري.حتي خاله هام جدي باهام صحبت کردن که تو بايد با پزشک ازدواج کني و مرد پزشک دختر چادري نميگيره.دقيقا با همين لحن.من هم گاهي واقعا دلم ميگرفت.اما خدارو شکر مامانم هميشه حامي من بودن.و باز هم خدا رو شکر خاله کوچکم که اسپانيا زندگي ميکنند با وجود اينکه خودشون حجاب ندارن هميشه به من ميگن راهي رو که به درست بودنش ايمان داري طي کن بذار همه عالم بگن غقب مونده اي....
    نميدونم چطور خدا رو شکر کنم.من به معناي واقعي کلمه عاشق چادرم هستم.
    پاسخ

    سلام... خدا رو شكر:) مارم دعا كن دكتر خانوم:)