پيام
دكتررحمت سخني Dr.Rah
89/5/17
محمد-668
سلام چه جمعه ها که يک به يک غروب شد نيامدي ...
چه بغضها که در گلو رسوب شد نيامدي ...
خليل آتشين سخن ؛ تبر به دوش بت شکن ...
خداي ما دوباره سنگ و چوب شد نيامدي ...
براي ما که خسته ايم نه ؛ ولي ...
براي عده اي چه خوب شد نيامدي ....
تمام طول هفته را به انتظار جمعه ام ...
دوباره صبح؛ ظهر؛ نه غروب شد نيامدي...
ره گذر
كاش همه برن ... هر جور شد زود زود برو ... كربلا ديدنيه
ساقي رضوان
بله ميدونم....اگه نميديدم كه انقد هلاكش نبودم!!!