• وبلاگ : نجواي شبانه
  • يادداشت : مضيف العباس
  • نظرات : 7 خصوصي ، 48 عمومي
  • ساعت دماسنج

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     <      1   2   3   4      >
     
    آه بر مي آيد،
    اشک جاري مي شود،
    دل ميشکند،
    و زبان مي گويد : " ... "
    + ... وسطي 
    سلام . ياد يه خاطره افتادم: هتلمون روبه روي حرم حضرت ابوالفضل(ع) بود صبح روز آخر بعد از نماز از حرم بيرون زديم يادم اومد که مهر حرم هنوز تو دستمه وقت نبود برم تو و مهر رو تو جا مهري بذارم مونده بودم که چيکار کنم که ديدم خادم حرم داره نگام ميکنه. رفتم نزديکش و مهر رو بهش دادم گفتم ما داريم ميريم اگه ميشه شما بذاريدش .يه دفعه دلم گرفت که يعني يعني دارم بر ميگردم؟ ديگه حرم نميرم؟ ديگه تو دو راهي نميمونم که کدوم حرم برم؟ با يه حالت خاصي گفت : رفتيد مشهد سلام ما رو به امام رضا (ع) برسونيد. سرمو انداختم و رومو برگردوندم پايين حتي تاب نگاه کردن و جواب دادن رو هم نداشتم....
    پاسخ

    سلام... واي صبح آخر... :( دفعه اول انقدر عجله داشتيم كه نمازمونم فرادا خونديم...
    سلام
    واقعا خوشا به سعادتتون:)
    کاش کربلا را هم قسمت ما کنند....
    التماس دعا
    پاسخ

    سلام...


    خيلي خيلي خيلي غبطه خورديم به حالتان

    و البته معرفتي که هست...

    خدا نصيب همه ي عاشقان ارباب و سقا بفرمايد اين همه روزي خوش طعم و دلچسب را...

    آمين

    دعامون کن بانو

    يا علي مدد است...

    قشنگ بود ساقي...خيلي...

    کربلا مي خوام ، مشهدميخوام

    آپم

    يا رئوف
    :(((
    پاسخ

    چ خبر رزي؟ تونستي ييهو بگي؟
    + خانوم خانوما 
    واسه همين التماس دعا ديگه...واسه بچه مثبتي و ساير قضايا
    پاسخ

    ميكشمت!
    واي ساقي خيلي هيجان زده شدم با خاطره ي شيرينت :) ، چرا زودتر اين خاطره ها رو، رو نمي کني؟ هان؟ :) ... حالا يعني آقا سيد مشهدي بود ولي مقيم کربلا بود؟
    پاسخ

    نه مقيم مشهد بود! ولي خب ماه به ماه ميرفت كربلا و خدمت ميكرد:( اون موقع هم گفت يه ماه كربلا بودم:(

    دلمو آتيش نزن دختر...

    با همون دلت دعا کن ارباب منو بطلبه.

    بايد برم...چون کاري رو اونجا خراب کردم که بايد حتما اصلاحش کنم.

    سفارش کردم اگه اتفاقي برام افتاد بيان به وبلاگت و خبر بدن. براي روز مبادا لازمه...روز ختم قرآن.

    خدا نگهدارت.


    پاسخ

    ايشالا كه ب سلامتي بريد و برگرديد :)
    + خانوم خانوما 

    سلام حاج خانوم.......

    التماس دعا......

    پ.ن:

    پاسخ

    بح بح! سلام! چ عجببببببببب! خنده بابت چي دقيقن؟!؟

    هيچي قاط زدم

    اگه بشه امشب ميرم حرم...داغونم...

    پاسخ

    دلسترو بخور خوب ميشي :دي
    واي خوش به حالت ... منم واقعا دلم مي خواد برم کربلا .... ... واقعا دنيا چقدر کوچيکه


    مشهد بودي؟

    پاسخ

    من؟ كِي؟

    سلام

    کي قرار است من هم بوي بين الحرمين بگيرم.... اگر منتظريد لايق شوم منتظر نباشيد آقا......ولي من منتظرم چون به کرمتان اطمينان دارم.....

    هرچند خيلي بدم ولي چند ساله روضه العباس ميبيني منو...

    پاسخ

    سلام... به لياقت بود كه منو راه نميدادن هيچچچچچچچچچچچ وقت


    سلام

    دارم اشک ميريزم....

    حسرت غذاش به دلم موند...دنبالش نرفتم..گفتم اگه آقا بخواد خودش مهمونم ميکنه..نکرد...گله ندارم.لياقت ميخواد..نداشتم..

    ساقي دلم بي نهايت هواييه...امروز با کمترين بهونه صورتم خيس ميشه . .دلم حرم آقا رو ميخواد...کاش ميطلبيد...کاش آرومم ميکرد...کاش..کاش..کاش...

    دعا کن يه بار ديگه حرمشونو ببينم...دعام کن...

    پاسخ

    سلام... بايد ميرفتي دنبالش... اگه بدوني چقد سمج بازي درآورديم ما... يه بار كمه... ايشالا بارها بريم... ميخاستم بزنگم بت... اما... :(
     <      1   2   3   4      >