سفارش تبلیغ
صبا ویژن

ساقی رضوان ( جمعه 95/3/21 :: ساعت 11:17 صبح)

سلام. بعد از اینهمه مدت تنها جایی که به ذهنم رسید برای پیدا کردنت همینجا بود آبجیِ نازنینم...

تمام راه های ارتباطیت بسته س و من دلم فجیع تنگ شده برات...

دیگه جایی‌ رو ندارم‌برای پیدا کردنت...

التماست میکنم و به روح داداشت قسم میدم اگه روزی خوندی این متن رو از خودت بهم خبر بدی و یه راه ارتباطی برام بذاری:(

کاش به زودی گذرت بیفته اینجا آبجی نورای نازنینم:(

 

 

 




ساقی رضوان ( چهارشنبه 94/3/27 :: ساعت 2:56 عصر)



حسین ِ من شش ماهه شد....

.

.

.

یا علی اصغرِ حسین علیه السلام




ساقی رضوان ( پنج شنبه 93/10/25 :: ساعت 1:26 عصر)



ماه صفر بود و بعضی ها میگفتن اگه 28 صفر یا آخر صفر دنیا بیاد بازم اسمشو حسین میذاری؟!

منم با قاطعیت میگفتم بله کاری به مناسبتش ندارم...

تا اینکه حسینم شب جمعه دنیا اومد و با اسمش مناسبتشو آورد!




ساقی رضوان ( سه شنبه 93/10/2 :: ساعت 12:58 عصر)


حسینِ من...

وجودت سختی داشت...

اما حلاوتِ داشتنت تمام خستگی هایم را فراموشم کرد...

نگاهِ ارباب پشت و پناهت پسرم...




ساقی رضوان ( جمعه 92/10/13 :: ساعت 6:2 عصر)


بی شک از دسته مادر های دختری خواهم شد ان شاء الله

اما تمام عشقم این است پسری داشته باشم حسین نام

و صدایش بزنم حسین ِ من

و اشک بریزم چونان ابر بهار

و دورش بگردم...






سفارش تبلیغ
صبا ویژن