ساقی رضوان ( دوشنبه 89/6/8 :: ساعت 3:29 عصر)
این روزها دلی داغدیده تر از زینب نمی یابی... آخر او زینب بود زین اَب! زینت پدرش... و حالا که پدر می رود داغی بزرگ بر دل زینب حک می شود اول پدر بزرگش بعد مادر جوانش و حالا... اما نه زین اَب صبر کن امتحان صبر تو هنوز ادامه دارد هنوز دو پله مانده تا صبر زیبایت دو پله مانده تا رنج بیشماری که باید متحمل شوی و ... دو پله مانده تا داغ حسینت! تمام زندگیت... تا امتحانی که با سربلندی و به چه زیبایی از آن میگذری... چه دلی داری تو زین اَب! یکی یکی عزیزانت می روند و تو می مانی و سختی تو می مانی و رنج تو می مانی و ... نه! تو می مانی و خدای تو!
سلام علی قلب زینب الصبور...
پ.ن: تسلیت میگم این ایام رو... کاش قدر بدونیم...
التماس دعای فرج... یا علی...
|