ساقی رضوان ( پنج شنبه 87/11/3 :: ساعت 1:25 عصر)
اللهم الرزقنا شفاعة السفینة النجاة...
بالهایم را گشوده ام...
پ.ن : الهی شکر که بعد دقیقا یک ماه ، دیشب دوباره اون عطش اومد سراغم! ارباب... چقدر دوس دارم بی تابی براتو... اشک ریختن براتو... نگیر از من این لطفتو... هیچی برام لذت بخش تر از این نیست... شرمنده ام ارباب... ممنون که وسیله ای ساختی برام برا مجنونیتی دوباره...!ممنونم از اون وسیله...! پ.ن : خدایا! دلم تنگه برات... این از دست دادن عزیز رو آخرین قرار بده و رخصتی بده تا به همیشه در آغوشت.... خدایا دلم بهانه ای جز تو نداره...! الهی این امتحان احتمالی رو فقط به این امید تحمل خواهم کرد که انتهاش آغوشت باشه و گرنه من کجا و تاب آوردن کجا...؟!
این تصویر مخاطبی خاص دارد! ( وقتی دلم تنگه برا کرببلا.....)
التماس دعا.... دعا کنید هر چه زودتر در آغوش خدا قرار بگیرم... طاقتم تموم شده!
یا حسین... |